خبر رسان

خبر رسان

نقل قول
خبر رسان

خبر رسان

نقل قول

بعضی ها بخوانند

 برای ورود به صفحه اصلی دلدادگان روی تصویر زیر کلیک کنید

                           deldadegan


  طرفداران افراطی بعضی ها بخوانند                


برنامه راز که در طول ماه مبارک رمضان از شبکه چهار سیما و حدود نیمه شب پخش میشود حرف های تازه ای را در رسانه مطرح میکند که من تابحال نظیرش را کم دیده ام. برنامه هشتم شهریور ماه به نظر اینجانب حرف دل اهالی فرهنگ را با صدای بلند و از حنجره یکی از اهالی فرهنگ وهنر فریاد زد.

مجری این برنامه نادر طالب زاده مستند ساز و کارشناس رسانه است و انصافا  بدون هر گونه جهت گیری و با انصاف این برنامه را اداره میکند.

برخی از سیاسیون مجری برنامه دیروز امروز فردا را (وحید یامین پور) بسیار تمجید میکنند ولی خوب است آقای یامین پور کمی بی طرفی و اداره یک برنامه سیاسی به طور منصفانه را از آقای طالب زاده یاد بگیرند تا بتواند برنامه اش را بهتر اداره کند.

میهمان این برنامه ویژه در شب مذکور حسین جعفریان بود که هم جانباز  و هم شاعر و هم مستند ساز است و سالها در امور فرهنگی تجربه دارد و اگر حرفی در مورد فرهنگ میزند، اصل مطلب را به درستی بیان میکند.

ایشان در قسمتی از این برنامه با مردم درد دل کرد و گفت با توجه به تجربه های که در امور فرهنگی و خصوصا مسائل افغانستان دارم بارها زانو به زانو در کنار رهبری نشسته ام و درد دل کرده ام و ایشان از دولت خواسته اند تا برای من وقت بگذارد و حرفهای مرا بشنود اما چند سال است که با دوندگی های بسیار موفق نشده ام آقای رییس جمهور را ملاقات کنم. (قابل توجه کسانی که داش محمود را میپرستند) وی گفت در تلوزیون میبینیم که ایشان به لرستان میرود و با پیرزن لرستانی مینشیندو حرف میزند ولی من چطور بگویم که بارها زانو به زانو در کنار ولی امر مسلمین نشسته ام و با وجود درخواست ایشان برای استفاده دولت از تجربیات بنده، من با دوندگی های فراوان هنوز نتوانسته ام ۲دقیقه با رییس جمهور ملاقات کنم. ( آقا محمود راست میگه؟)

ایشان در قسمت دیگری گفت زمانی که در مزارشریف دیپلماتهای مارا کشتند من بخاطر وضعیت نابسامان مزار شریف از آنجا به ایران آمدم و با مسئولین رده بالای دولت و وزارت خارجه تماس گرفتم و بحران موجود را گوشزد کردم ولی آنها به من گفتند آقای محترم اگه شما چهارساعت قبل از مزار شریف به ایران اومدی ولی ما ۱۰ دقیقه به ده دقیقه با اونجا در تماسیم ، خلاصه من گفتم که آنها را میکشند ولی  حرفم را گوش ندادند و فردای آن روز دیپلماتهای ما را کشتند و....


ایشان در قسمت دیگری که در اصل مشکل اصلی عدم پیشرفت کارهای فرهنگی است در خصوص همین افراطی هایی که بنده به شدت از آنها منزجرم  خاطره کوتاهی را از رهبری نقل کرد:

داستان از این قرار بوده که ظاهرا رهبری در اوایل انقلاب به یکی از شهرستانها میروند تا در مراسمی شرکت کنند، آقا مشاهده میکند که عده ای جوان یک ساز موسیقی را که سنگین بوده به زحمت وارد سالن میکنند و تجهیزات آن را نصب میکنند ولی به یکباره با سرعت آن را دوباره از سالن خارج میکنندِ آقا از مسئول مراسم جویای مطلب میشود که این چیزی که آوردید و بردید چه بود؟ میگویند ارگ بود و آورده بودیم آهنگ جمهوری اسلامی بزنیم. آقا میگوید پس چرا دوباره برگرداندید؟ گفتند: خبر دادند امام جمعه می آید. آقا گفتند خوب بیاد من هستم و مشکلی نیست. ولی آن جوان که مسئول مراسم بود به آقا گفتند : نه آقا جان، شما بعد از ظهر از اینجا میروید ولی امام جمعه هست و پدر ما را در می آورد...

آه ه ه ه ه  این از آن حرفهاست که گفتن دارد

آقایان ریشو !!!!!!! بس کنید

شما ..... میخورید که به حلال و حرام خدا اضافه و کم میکنید...

هرچی بگم حقتونه

نظرات 5 + ارسال نظر
م.مسافر سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:49 ب.ظ http://faslefasele.blogfa.com

با زمزمه های یک دلخسته ی تنها هم آوا شوید.
شاید او جوابی دهد...
منتظرم...

آرمان یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ب.ظ http://zist1.ir

سلام آقا مهدی, مطلب جالبی بود نشنیده بودم. به قول آقای قرائتی اینها کسانی اند که از خدا هم حزب اللهی ترند. متاسفانه همین ها تیشه بر ریشه اسلام می زنند. مطمئن باش اگر آقا صاحب الزمان هم ظهور کنه ممکنه بگند با ولایت فقیه مشکل داره. به هر حال خدا یه عقلی بهشون بوده و همه را به راه راست هدایت کنه. آمین

علی دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:10 ب.ظ http://yahya1364.blogfa.com

سلام رفیق
وبلاگ جالبی دارید و امیدوارم هر روز موفق تر باشید
اگه دوست داشتی لینک کن ممنون و التماس دعا

وحید دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:20 ب.ظ http://www.harfeman.parsiblog.com/

سلام برادر !
مثل اینکه شما هم از اون گروهی هستید که از روی ریش و ظاهر آدمها رو دسته بندی میکنند!
این که شما هر چی بگی حقشونه!!! که مربوط به حلال و حرام خدا نیست، هست؟؟!
درضمن طوری مطالب رو پشت هم کردی که انگار کشته شدن دیپلماتها در زمان احمدی نژاد بوده! درحالیکه این یکی از بی تدبیریها و خوشخیالیهای دولت خاتمی بود!!!
"الله داد شاهسون تنها دیپلمات بازمانده:
...ما اطمینان حاصل کرده بودیم که بر اساس حقوق دیپلماتیک در جهان و هماهنگی هایی که از قبل با کشور پاکستان و طالبان به عمل آمده بود برای ما مشکلی ایجاد نخواهند کرد..."
خاتمی رئیس جمهور ایران گفت: ما به تلاش های خود برای حفظ جان عزیزان دیپلمات و رانندگان امداد رسان ربوده شده در افغانستان و باز گشت سالم آنها به کشور ادامه می دهیم."

مهدی دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:07 ق.ظ http://sobhmiayad.blogfa.com

بنام یزدان بخشاینده ی مهربان

با درود
سپاسگذارم که از من دعوت کردید تا وبلاگ شمارا ببینم
من برخی از مطالب رو خوندم ولی راستش بقیه اش رو حوصله ام نکشید!
به هر حال پیری و هزار جور دردسر (البته بنده فقط 26 سال دارم!)
سیاست مثل مستی است و کسی که سیاستمدار است مثل آدم دائم الخمر است
افرادی که امور را اداره می کنند مثل مست ها هستند
همین مثالی که در اینجا مطرح شد درباره ی کشته شدن دیپلماتهای ایرانی یکی از آن نمونه های بس دردناک است
کسی که حکومت و ریاست می کنه نمی فهمه که داره چیکار می کنه
مثل اینکه بعضی چیزا رو نمی شنوه یا نمی بینه مثل یک آدم مست!
برای همین در احادیث ما را (شیعیان را) از سیاست نهی کرده اند و در حدیثی در کتاب اصول کافی آمده است که " کسی که دنبال سیاست رفت نابود شد"
البته این تا زمان پیش از ظهور امام زمان است و بعد از آن افراد نیک فرمانروان زمین می شوند
من به شخصه آقای خامنه ای را قبول ندارم چون ایشان بالاترین مقام سیاسی کشور را دارد و چطور می شود که چنین شخصی از دنیا خواهی به دور باشد !؟
اما معتقدم که اگر کسانی که مدعی ولایت او هستند مثل همین افراطی ها از او واقعا پیروی می کردند و البته از او نقد هم می کردند اوضاع ما خیلی خوب می شد
و دیگر افرادی نمی گفتند که جمهوری اسلامی باید سرنگون شود
شما حساب کنید اگر حاکمیتی خودش را اصلاح کند و با مردم تا جایی که9 می تواند و میسر است رو راست باشد آیا بازهم کسی جز دشمن ددمنش به اندیشه ی براندازی او می افتد !؟
اصلا حکومت اگر ظالم و ناعادل نباشد مردم خود از او دفاع می کنند و میان مردم خود بخود یکدستگی علیه دشمنان به وجود می آید
من اگر جای آقای خامنه ای بودم در حرکتی شجاعانه حکومت را اصلاح می کردم البته نه با چوبه ی دار!
بلکه با جریمه کردن و از کار برکنار کردن و به زندان انداختن کسانی که به مردم ستم می کنند و نسبت به سرنوشت آنها که به قول امام خودشان که گفته است دولت خدمتگذار ملت است بی اهمیت نباشد
اما چه کنیم که حتی به آقای خامنه ای تو هم نمی توانیم بگوییم
چون تا دهان مان را باز می کنیم به ما انگ نفاق و دشمنی می زنند که مرگ بر ولایت فقیه و خامنه ای زنده است و ولایتش ولایت حیدر است و از اینجور شعارها
باباجان ما نگفتیم دشمن ولی فقیهیم نگفتیم از شما متنفریم
حرف ما این است که اگر نمی توانید و می بینید که نمی توانید حکومت را اداره کنید خوب کنار بکشید!
حرف بدی نمی زنیم!
اوضاع ایران بدجور خرابه یعنی بدجور به معنای واقعی کلمه
آدم مونده که جمهوری اسلامی باید بره یا بمونه !
از اون طرف هم آمریکا و اسرائیل دندان تیز کردند تا به بهانه ای این کشور رو مستعمره ی خوشون کنند
الانم که بعضیا نقشه کشیدن که سران فتنه رو به دار آویزون کنند!
یکی نیست بگه که شما اگر می دانید که در انتخابات شده پس چرا معترضان را می کشید !؟
و اگر هم نمی دانید خوب این همه خشونت و پرونده سازی ها و اعترافات دروغ و خبرهای ناگواری که می بینیم و می شنویم پس چیست ؟
آقای خامنه ای اگر واقعا رهبری فرزانه ای هستند باید همین الان خردمندی به خرج دهد و اوضاع ایران را که دقیقا گرهش به دست خود اوست را باز کنند.
از هر کسی که این نظر من رو خوند سپاسگذاری می کنم
الان هم برم تو وبسایت شما یه نظری در مورد اهانت به قرآن کریم بدم
موفق باشید و در پناه یزدان پاک و بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد